چه قدر ساده ازم برید و رفت وانمود کرد که منو ندید و رفت
همه گفتن اون ازت بی خبـره به خـدا گریه هامو شنید و رفت
کم کم حس کردم براش تکراریم یـه عـروسک جدید خریـد و رفت
اونی که قسم می خورد عاشقمه جام گذاشت تنها و نا امید ورفت
یادشم نموند یه روز یه عاشقی سـر بـه دیـوار غمـا کوبیـد و رفت
مثل لبخندی روی لبام شکفت مثل اشکی از چشام چکید و رفت
قهرمـان سـرنوشت من یه روز اومـد و حماسـه آفـریـد و رفت
مثل گل بودم تا پژمردم اونم مثل یـه قنـاری پر کشید و رفت
مثل یـه غـریبه اومـد حـالمو خیلی سرد وسرسری پرسید و رفت
خبـرش کردن که دارم می میرم اومـد و جـون دادنم رو دیـد و رفت
مثل گنجشکی دلم رو جا گذاشت زیـر این بـارونـای شـدید و رفت
قفس چشماشو وا کرد روی من یهـو گنجشک دلـم پـرید و رفت
اون چقدر سـاده ازم برید و رفت وانمود کرد که منـو ندید و رفت